خودت رو باور داشته باش

ساخت وبلاگ

"حتى اون هایى که خیلى ادعاى مذهبشون میشه نقطه ى سیاه تو زندگى و وجودشون دارن"

لحنى که این جمله رو گفت با یه ذره حرص بود

براش مثال زدم کسایى رو که وارد یه مرداب میشن میخوام تو رو هم با خودشون ببرن که بگن همه اینجورین... و اون عذاب وجدان از اینکه واود مرداب شدن هم کم بشه

ازم پرسید نمیخواى چادرت رو بردارى؟

چرا باید این کار رو بکنم؟

چرا اصلا این بحث رو مطرح کرد

این روزا کلا دارم به این نتیجه میرسم که خودمو دست کم میگیریم

افکارم رو

سلیقم رو

نظرم رو

خودم، خودمو دست کم میگیرم

مثلا من میدونستم از اون شمعه خوشم نیومده! ولى خریدمش!

اعتماد به خود! به افکارت

به مارات

چرا انقدر تردید دارى وفتى دارى یه کارى رو انجام میدى؟

میدونم علتشو ها!

تو نمیخواد کار کنى!

بلد نیستى!

حرف نزن!

همه ى اینا باعث میشن که من به خودم اطمینان نداشته باشم

هموز هم نمود داره ها!

تو خریدى که میکنم!

یه کارى میکنن که شک کنم تو یه خرید ساده

و میبرنم تا حایى که پیش خودم بگم واقعا به چه درد میخورد! هرچند جلوشون باز الدرم بلدرم کنم

بدیش میدونى چیه؟

میکوبن بعد میکن نه! عیبى نداره! لازم داشتى! دوست داشتى بخرى!

اطمینان از عملت رو ازت میگیرن و بعد خودشون تایید میکنن

براى همین همش منتظر تایید بقیم

٧ اسفند-بهتر از دیروز...
ما را در سایت ٧ اسفند-بهتر از دیروز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ezavyedid1 بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 0:58